لبت نه گوید و پیداست مـیگوید
دلت آری
که
این سان دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری
دلت
میآید آیا از زبانی این همه شیرین
تو
تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمیرنجم
اگــر باور نداری عشق نابم را
که
عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه
میپرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا
لحظهای حتی مرا این گونــه پنداری
ترا
چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
به
شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری
چه
زیبا میشود دنیا برای من اگر روزی
تو
از آنی که هستی ای معما پرده برداری
چه
فرقی میکند فریاد یا پژواک جان من
چه
من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
صدایی
از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر
چه بر صدایش زخم ها زد تیغ تاتاری
عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 116 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 1:42