ما
ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشدغیر
از خیال جانان، در جان و سر نباشد در
روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدمبالاتر
از سیاهی، رنگی دگر نباشد رنگ
قبول مردان، سبز و سفید باشدنقش
خیال رویش، در هر پسر نباشد چشم
وصال بینان، چشمی ست بر هدایتسری
که باشد او را، در هر بصر نباش در
خشک و تر بگشتم، مثلت دگر ندیدممثل
تو خوبرویی، در خشک و تر نباشد شرحت
کسی نداند، وصفت کسی نخواندهمچون
تو ماه سیما، در بحر و بر نباشد سعدی
به هیچ معنی، چشم از تو برنگیردتا
از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات عرفان من...Erfane Man...
ادامه مطلبما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1396 ساعت: 2:16