دل پرده پرده خون است ، از پرده داری ما... "فرخی یزدی"

ساخت وبلاگ

 گلرنگ شد در و دشت ، از اشکباری ما

چون غیر خون نبارد ، ابر بهاری ما

 

با صد هزار دیده ، چشم چمن ندیده

در گلستان گیتی ، مرغی به خواری ما

 

بی خانمان و مسکین ، بد بخت و زار و غمگین

خوب اعتبار دارد ، بی اعتباری ما

 

این پرده ها اگر شد ، چون سینه پاره دانی

دل پرده پرده خون است ، از پرده داری ما

 

یک دسته منفعت جو ، با مشتی اهرمن خو

با هم قرار دادند ، بر بی قراری ما

 

گوش سخن شنو نیست ، روی زمین و گر نه

تا آسمان رسیده است ، گلبانگ زاری ما

 

بی مهر روی آن مه ، شب تا سحر نشد کم

اختر شماری دل ، شب زنده داری ما

 

بس در مقام جانان ، چون بنده جان فشاندیم

در عشق شد مسلم ، پروردگاری ما

 

ازفر فقر دادیم ، فرمان به باد و آتش

اسباب آبرو شد ، این خاکساری ما

 

در این دیار باری ، ای کاش بود یاری

کز روی غمگساری ، آید به یاری ما

 


عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 19:24