چه
خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
مرا
از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی
ز
موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم
که
من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی
می
از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
به
مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی
سخن
ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
چو
زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی
نمی
سنجد و می رنجند ازین زیبا سخن سایه
بیا
تا گم کنم خود را به خلوت های خاموشی
عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 132 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 1:42