زندگانی
گر مرا عمری هراسان کرد و رفت
مشکل
ما را بمردن خوب آسان کرد و رفت
جغد
غم هم در دل ناشاد ما ساکن نشد
آمد
و این بوم را یکباره ویران کرد و رفت
جانشین
جم نشد اهریمن از جادوگری
چند
روزی تکیه بر تخت سلیمان کرد و رفت
پیش
مردم آشکارا چون مرا دیوانه ساخت
روی
خود را آن پری از دیده پنهان کرد و رفت
وانکرد
از کار دل چون عقده باد مشک بوی
گردشی
در چین آن زلف پریشان کرد و رفت
پیش
از این ها در مسلمانی خدائی داشتم
بت
پرستم آن نگار نامسلمان کرد و رفت
با
رمیدن های وحشی آمد آن رعنا غزال
فرخی
را با غزل سازی غزل خوان کرد و رفت
عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 153 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:39