خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید..."جویا معروفی"

ساخت وبلاگ


خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید

مرا مسافرِ شب های انتظار کشید

 

تو را شکفته و مغرور و سنگدل، اما

مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید

 

تو را کنارِ سحرگاهِ شاد پبروزی

مرا حوالیِ اندوهِ بی شمار کشید

 

میان خنده و غم جنگ شد، دریغا غم

به خنده چیره شد و دورِ من حصار کشید

 

غمی که بر سرم آمد از آشنایان است

همان غمی ست که هر لحظه شهریار کشید

 

کجا رواست که از دست دوست هم بکشد

کسی که این همه از دست روزگار کشید...

عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 225 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 12:00