ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا... "مولانا"

ساخت وبلاگ

 

ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا

در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا

 

جمله به ماه عاشق و ماه اسیر عشق تو

ناله کنان ز درد تو لابه کنان که ای خدا

 

سجده کنند مهر و مه پیش رخ چو آتشت

چونک کند جمال تو با مه و مهر ماجرا

 

آمد دوش مه که تا سجده برد به پیش تو

غیرت عاشقان تو نعره زنان که رو میا

 

خوش بخرام بر زمین تا شکفند جان‌ها

تا که ملک فروکند سر ز دریچه سما

 

چونک شوی ز روی تو برق جهنده هر دلی

دست به چشم برنهد از پی حفظ دیده‌ها

 

هر چه بیافت باغ دل از طرب و شکفتگی

از دی این فراق شد حاصل او همه هبا

 

زرد شدست باغ جان از غم هجر چون خزان

کی برسد بهار تو تا بنماییش نما

 

بر سر کوی تو دلم زار نزار خفت دی

کرد خیال تو گذر دید بدان صفت ورا

 

گفت چگونه‌ای از این عارضه گران بگو

کز تنکی ز دیده‌ها رفت تن تو در خفا

 

گفت و گذشت او ز من لیک ز ذوق آن سخن

صحت یافت این دلم یا رب تش دهی جزا

 

 

مولوی » دیوان شمس » غزلیات

 

عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rahnikf بازدید : 141 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 3:24