عرفان من...Erfane Man

متن مرتبط با «چهل سالگی علیرضا رئیسیان» در سایت عرفان من...Erfane Man نوشته شده است

در سرزمین من زنی از جنس آه نیست ..."علیرضا بدیع"

  • در سرزمین من زنی از جنس آه نیست این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست   این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست   راندند مردم از دل پر کینه، عشق را گفتند: جای مست در این خانقاه نیست   دنیا بدون عشق چه دنیای مضحکی‌ست شطرنج مسخره‌ست زمانی که شاه نیست   زن یک پرنده است که در , ...ادامه مطلب

  • دو چشم این یکی آشوب، آن یکی تیزی..." علیرضا بدیع"

  • دو چشم این یکی آشوب، آن یکی تیزیکه سبزوار و نشابور را برانگیزی!   خوشا سیاست ابروی تو که از چپ و راست گرفته نصف جهان را بدون خونریزی   به حکم موی تو از خیل سربه دارانم خودت مگر که به خونخواهی ام به پا خیزی   خوشا به من که مرا با هزار سودایم هزار مرتبه از موی خود بیاویزی    زمان رد شدن از قتلگاه دقت , ...ادامه مطلب

  • دلم شکست کجایی که نوشخند زنی؟... "علیرضا بدیع"

  •    دلم شکست کجایی که نوشخند زنی؟ به یک اشاره دلم را دوباره بند زنی؟   دوباره وصله ای از بوسه های دلچسب ات برین سفال ترک خورده ام به چند زنی؟   اگر به دست تو باشد چه فرق این یا آن؟ دمی ضماد گذاری، دمی گزند زنی   مباد دود دل من به چشم غیر رود مخواه بیشتر آتش درین سپند زنی   منم که پیش تو از بید سر به , ...ادامه مطلب

  • چمدان..." علیرضا آذر"

  • زندگی یک چمدان است که می آوریشبارو بندیل سبک می کنی و می بَریش   خودکشی مرگ قشنگیست که بدان دل بستم دست کم هر شب سیر به فکرش هستم   گاه و بی گاه پر از پنجره های خطرم به سرم می زند این مرتبه حتماً بپرم   چمدان دست تو و ترس به چشمان من است این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است   بی تو من با بدن لخت خیاب, ...ادامه مطلب

  • پس از رفتن گل... “علیرضا ناصری”

  • در سوگ افشین عزیزتر از جان:“پس از رفتن گل”  حالت چلچله داریم پس از رفتن گلحسرت ولوله داریم پس از رفتن گل در سکوتِ غم و پژواک هیاهوی خزانماتمِ هلهله داریم پس از رفتن گل داروی دردِ جنون  دل ما رستن بودحاجت سلسله داریم پس از رفتن گل غنچه ها روزنه هایی به طراوت بودندنوبهارا گله , ...ادامه مطلب

  • رفتم که درین شهر نبینی اثرم را... “ علیرضا بدیع”

  • رفتم که درین شهر نبینی اثرم رالب های ترک خورده و چشمان ترم را حاجت به رها کردنم از کنج قفس نیستای قیچی تقدیر مچین بال و پرم را تنها شدم آن قدر که انگار نه انگاربا آینه آراسته ام دور و برم را فردا چه طلب می کند آن یار که دیروزدل برده و امروز طلب کرده سرم را من ماهی دریایم و دل تنگم از این تُنگای مرگ به تعویق میفکن سفرم را  , ...ادامه مطلب

  • قرآن به سر گرفتم و گفتم: سلام عشق..." علیرضا بدیع"

  •  قرآن به سر گرفتم و گفتم: سلام عشقیعنی به جز حریم تو بر من حرام عشق ترسم که در سماع شوم از دعای دستآن جا که قبله گاه تو باشی، امام عشق  با خون وضو بگیر و دو رکعت غزل بخوانآن دم که اذن می دهد از روی بام عشق از رکعت نخست در افتاده ام به شکدر سجده کفر گفته ام و در قیام عشق سی پاره ی حضور مرا چله بست شوقرآن به سر بگیر و بگو: والسلام عشق  ,قرآن به سر گرفتن,قرآن به سر,قرآن به سر شب قدر ...ادامه مطلب

  • چهل سالگی..." یغما گلرویی"

  •    داره برف می‌باره روی سرم یکی دورِ چشمامو هاشور زده همیشه دلم واسه اون بچه که یه روز توی من گم می‌شه شور زده   چهل‌سالگی خیلی‌ام دور نیست ولی پیشِ تو هفت‌ساله می‌شم نمی‌شه جوون شد ولی با تو من همون قصه‌ای که محاله می‌شم   یه ماهی سیاهم که دریازده‌س لبت مثلِ یه ماهیِ قرمزه تو شاخه نباتی که طعمش هنوز تو شیرینیِ شعرای حافظه   زمین و زمانو به هم می‌زنم نباید سکانسِ چشات کات شه با کیهان برات شیشه پاک می‌کنم نمی‌ذارم این پنجره مات شه   اگه قفل‌های جهان بسته‌اَن هنوزم تو دستم کلیدِ سُله منو مست کُن با نگات قدِ اون جنینی که تو شیشه‌ی الکله   یه کابوس دائم تو بیداریمه یه موجودِ بی‌صورتِ ترس‌ناک هیولایی از جنسِ تهران و ترس پُر از چرک و خون، با تنِ چاک چاک   یه اهوازِ زنده به گور زیرِ شن یه دریاچه‌ی گم شده تو نمک یه دروازه‌غار بچه‌ی کیف‌قاپ یه شهرنو نزدیکِ میدون ونک   تو دفترچه‌هام می‌نویسم مُدام از اون گربه‌ای که بدل شد به موش کدوم شاعرو قورت داده خزر که خیس کرده این ابرِ شلوارپوش   می‌شه پشتِ پ,چهل سالگی فیلم کامل,چهل سالگی علیرضا رئیسیان,چهل سالگی iranproud ...ادامه مطلب

  • پریشان..."علیرضا بدیع"

  • چون طفل که از خوردن داروست پریشانبا دوست پریشانم و  بی دوست پریشان ابرو به هم آورده و گیسو زده بر همچون ابر که بر گبند مینوست پریشان مجموعه‌ی ناچیز من آشفته‌ی او بادآنکس که وجودم همه از اوست پریشان دست و دل من بر سر این سلسله لرزیددر جنگل گیسوی تو آهوست پریشان آرامش دریای مرا ریخته بر همماهی که پری‌خوست پری‌روست پریشان با حوصله‌ی تنگ و دل سنگ چه سازم؟با دوست پریشانم و بی دوست پریشان , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها